گرایش کنترل
اگر بخواهیم یک تعریف کلی از کنترل ارائه دهیم، میتوانیم بگوییم که هدف این علم، کنترل متغیرهای اساسی سیستم (که متغیرهای خروجی میتواند تنها بخشی از این متغیرها باشد) بر مبنای برخی ملاکهای مطلوب میباشد. این ملاکها میتواند شامل سرعت، زمان، مصرف سوخت و... باشد. به عنوان یک مثال ساده میتوان کنترل زمان اوج گیری یک هواپیمای جنگنده را در نظر گرفت. زاویه پرهها، میزان سوخت تزریقی و سایر متغیرهای تاثیرگذار بایستی با روشهای ریاضی محاسبه شده تا بتوان به خوبی این زمان را کاهش داد.
کنترل، در پیشرفت علوم دیگر نقش ارزندهای را ایفا میکند. به طور کلی میتوان گفت مهندسی کنترل حلقه اتصال میان مهندسی برق و رشتههای دیگر میباشد. علاوه بر نقش کلیدی در فضاپیماها و هدایت موشکها و هواپیماها، به صورت بخش اصلی و مهمی از فرآیندهای صنعتی و تولیدی نیز درآمدهاست.
به کمک این علم میتوان به عملکرد بهینه سیستمهای پویا، بهبود کیفیت و ارزانتر شدن فرآوردههای تولیدی، گسترش میزان تولید، ماشینی کردن بسیاری از عملیات تکراری و خستهکننده دستی و نظایر آن دست یافت. هدف سیستم کنترل عبارت است از کنترل خروجیها به روش معین به کمک ورودیها از طریق اجزای سیستم کنترل که میتواند شامل اجزای الکتریکی، مکانیکی و شیمیایی به تناسب نوع سیستم کنترل باشد.
یکی از مفاهیم پرکاربرد در این رشته مفهوم پسخورد (فیدبک) میباشد. پسخورد در واقع اندازه گیری متغیرهای خروجی و استفاده از این متغیرهای اندازه گیری شده در اعمال ورودی به سیستم میباشد. با استفاده از سیستمهای دارای پسخورد میتوان بسیاری از فرآیندهای صنعتی را به صورت خودکار کنترل کرد. اتوماسیون صنعتی بخشی از رشته کنترل میباشد که بر پایه سیستمهای فیدبکدار توانستهاست صنعت مدرنی را پایه گذاری کند.
گفتنی است که گرایش کنترل دارای زیر بخشهای متنوعی مانند کنترل خطی، کنترل غیرخطی، مقاوم، تطبیقی، دیجیتالی، فازی و غیرهاست.
کنترل دیجیتال و کنترل غیرخطی، کنترل مدرن، کنترل صنعتی، ابزار دقیق، اصول میکروکامپیوتر، ترمودینامیک، مبانی تحقیق در عملیات و سیستمهای کنترل خطی از دروس اصلی این گرایش مهندسی برق میباشند.